چرا همذاتپنداری با رمانهای کلاسیک سخت است؟
شما را نمیدانم اما من از آن دست آدمهایی هستم که خواندن هر رمان کلاسیکی را برای مدتی طولانی نمیپسندم. راستش گاهی چنان خواندن آن جهان شستهورفته و بدون هیچ نقصی برایم غیرقابل تحمل هست که مرا از خواندن ادامهاش باز دارد. البته که این کتابها جان میدهند برای خوانش پیش از خواب که بخوانی […]
اینجا آسمان ابریست!
میتونید پیش از خواندن داستان این قطعۀ بیکلام را گوش بدهید. برایم هیچ اهمیتی ندارد که این باران تهش مرا به کجا میکشاند. به کدام جاده؟ میخواهم بندهای کولهام را بر روی شانهام محکمتر کنم. محکم و محکمتر. گوشهایم از موسیقی موزون این باران بیپایان میسوزد و دستهایم از سرمای بیتوقف جهان بیفصل بیحس […]
ایدۀ طنزهای سیاه از کجا میآیند؟
زیگموند فروید راجع به تمایل انسان به طنز سیاه این نظریه را ارائه میدهد: ضمیر انسان از اندوهگین شدن پیرامون چیزهایی که در واقعیت تحریککننده هستند و وادار کردن خود برای عذاب کشید، سرباز میزند. ضمیر اصرار دارد بر این که نه تنها تحتتأثیر آسیبهای دنیای بیرون قرار نمیگیرد، بلکه این آسیبها فقط فرصتهایی گاه […]
بدون هیجدلیل مشخصی ادامه میدادم!
این کاراکتر کامل نیست، باهوش و زیرک نیست اما آنقدر دوستداشتنی و خوشقلب است که عاشقش بشوید. آنقدر به خودش و تواناییهای محدودش باور دارد که در منطق نمیگنجد. راستش بارها و بارها عزمم را جزم کردم که این فیلم را ببینم اما آنقدر مقاومت از خودم نشان دادم که تقریباً سالها دیدنش را پشت […]
فضیلتها را با تمرین بهدست میآوریم!
اینروزها مدام به این و آن کارم فکر میکنم. مدام آن چکلیست لعنتی را زیرورو کرده تا مبادا از برنامههایم عقب بیفتم. کارهای سایت، تولید محتوا، پروژههای آتی و همین حالا، خواندن خروارها کتاب که به تازگی خریده ام و از فرط ذوقزدگی نمیخواهم داخل قفسهها بچپانم، نوشتن داستانهایی که به خودم قول دادهام و […]
پیشنهادهایی به خودم که شاید دردی را دوا کنند!
متاسفانه باید بگویم که تو در مرکز جهان نیستی، اینقدر خودشیفته نباش. باورهایی که هیچ کمکی در رشدت نخواهند کرد، باور نیستند، آفتاند. لعنت. تو نمیتوانی بر تمام شرایط زندگی کنترل داشته باشی. حالا از تو میپرسم بهتر نیست که مغزت را با چیزهایی پر کنی که فقط در حیطۀ اختیارت است؟ […]
زندگی به سبک وابی سابی
جون ایچیرو تانیزاکی نویسنده ژاپنی در رابطه با وابی سابی (اصول زندگی ساده و زیبا به سبک ژاپنی) میگوید: ما از چیزهای براق متنفر نیستیم ولی روشنایی تفکربرانگیز را به درخشندگی سطحی ترجیح میدهیم. نوری تیره را چه در سنگ، چه در صنایع تاریخی که نشانِ نوری از گذشته دارد، ترجیح میدهیم… . ما عاشق […]
کلماتی که بر رختخشککن آویزان ماندهاند!
پیش از خواندن این یادداشت کوتاه از شما دعوت میکنم تا به موسیقی حماسیای گوش بدهید که با ماهیت یادداشت بیربط نخواهد بود. این تِرَک یکی از برترین موسیقیهای بکگراند انیمۀ ترسناک گوتیک کسلوانیاست. درست لحظهای که کاراکتر محبوبم در مقابل مرگ ایستاده است هرچند میداند که شکستش حتمی خواهد بود. نمیدانم چه شده که […]
به دستاوردهایش نگاه میکنی یا به ماهیتش؟
«آلن دوباتن» در کتاب «شغل مورد علاقه» میگوید: به دستاوردهایش نگاه میکنی یا به ماهیتش؟ به این دلیل شغل خاصی را هدف میگیریم که شدیداً شیفتۀ دستاوردهای موفقترین شاغلان در آن عرصه هستیم. … بعد با الهامی که از بزرگان این مشاغل گرفتهایم گامهای نخستمان را برمیداریم و آنگاه است که مشکلات شروع میشود. آنچه […]
آیا ادبیات ژانر وحشت زیباست؟
درست در همان لحظهای که عنوان این مقاله را تایپ کردم سؤالات عجیبی در ذهنم شکل گرفت که بهگمانم با خواندنش به ذهن شما نیز خطور کرده باشند. سؤالاتی از این دست که مگر ادبیات ژانر وحشت میتواند زیبا باشد؟ بیخیال مگر ژانر وحشت با آن همه ترس و اضطرابی که به جانمان میاندازد زیباست؟ […]