از شما چه پنهان یکی از مشکلات اساسی من در نوشتن (بخصوص داستانهایم در ژانر سورئال و وحشت) یافتن نامی مناسب و اسمی خاص است. و گاهی انتخاب آن آنقدر برایم دردناک و زجرآور است که میبینم داستان تمام شده در حالی که من گیجومنگ در انتخاب نامش گیر افتادهام.
اما مدتها پیش به امید رهایی از این مخمصه کلاسور کوچک سادهای را انتخاب کردم تا تمام نامهای محبوبم را سرجمع داشته باشم. دانهبهدانهشان را مینوشتم و برای هرکدام چند لحظهای مکث میکردم. اسامی را چندین را با صدای بلند میخواندم تا برایم الهامی باشند و راهی نو.
خب بگذارید کمی شفافتر صحبت کنم. ببینید شما نمیتوانید با زور و اجبار از خودتان توقع خلق نامی خاص داشته باشید. اما میتوانید با بهکارگیری این موارد از سردرگمی بیرون بیایید.
-
لیستی از نویسندگان محبوبتان را بنویسید و نام داستانهایشان را ردیف کنید.
مثلا:
- داستانهای موراکامی در ژانر سورئال: شهرگربهها / کافکا در کرانه/ جنگل نروژی/ سال اسپاگتی/ ابر قورباغه توکیو را نجات میدهد/ یوفو در کوشیرو/ گربههای آدمخوار/ ملاقات با دختر صد در صد دلخواه در یک صبح بهاری/ رمان سه جلدی ۱Q84
- و یا داستانهای گوتیک و سیاه ادگار آلن پو: گربه سیاه/ بالماسکۀ مرگ سرخ/ کلاغ/ افسانۀ سکوت/ قلب افشاگر/ قتل در خیابان مورگ/ قورباغۀ لنگ/ تدفین پیشهنگام/ سقوط خانۀ آشر
- و یا حتی داستانهای غمآلود و گاهی سورئال صادق هدایت: بوف کور/ زندهبهگور/ مردی که نفسش را کشت/ گرداب/ سه قطره خون/ آینۀ شکسته/ چنگال/ مردهخوارها
- داستان مسخ از فرانتیس کافکا- خود واژۀ مسخ به خودی خود جذاب و پرمعنا هست. و کافکار آن را را انتخاب کرده که گویی واژۀ مسخ با نام کافکا شناخته میشود.
- داستانهای برام استوکر (خالق افسانۀ دراکولای اصلی): خود رمان کلاسیک دراکولا- دراکولا آنقدر ابهت داشت که بخواهیم به تنهایی آن را امضایی برام استوکر بدانیم. داستانهای کوتاهش: راز روییدن طلا/ خاکسپاری موشها/ پیشگویی کولی/ بانوی سرخپوست. رمان قطور استوکر با نام: ملکۀ تِرا
- و حتی آثار عجیب و مملو از احساس خانم عطیه عطار زاده: رمان راهنمای مردن با گیاهان دارویی و رمان جدیدش؛ منِ شمارۀ سه
- همچنین آثار جنایی-معمایی ادو گاوا رانپو که به علت علاقۀ بینهایتش به ادگار آلن پو نام ژاپنی خود و سبک آثارش را به او نزدیک کرده: اتاق قرمز/ مارمولک سیاه/شکار و تاریکی/ جنایت مرموزِ دکتر مِرا
- سری داستانهای معمایی دن براون که تحولی عجیب در رمانهای معمایی است. مجموعۀ پر سر و صدای او با نامهای پر ابهت زیر شناخته شدهاند: راز داوینچی/ خواستگاه/ دورزخ/ نماد گمشده/ فرشتگان و شیاطین
-
بهحالوهوای داستان در هنگام انتخاب نوع اسمش دقت کنید.
-
از خودتان بپرسید که آیبا نیاز است که هیجان را در نام داستان بروز بدهم؟
-
اگر داستانتان رازآلود است به این نکته توجه داشته باشید که مبادا راز اصلی را در نامش فاش کنید. بگذارید رازآلود باقی بماند. و برای اینکار از مفاهیم اصلی استفاده کنید.
مثلا:
- ملاقات با مرگ از آگاتا کریستی
-
در انتخاب نام برای داستانهایی که احساسیتر و یا دراماتیکتر هستند، دقت بیشتری داشته باشید. شاید یک نام هنری برای آن مناسبتر باشد.
مثلا:
- سمفونی مردگان و یا سال بلوا از عباس معروفی
-
برای داستانهایی که جدیتر هستند و یا تم حماسی دارند میتوانند نامهای سنگین، افسانهای و یا حتی جسورانه انتخاب کنید.
مثلا:
- سری رمانهای جی آر آر تالکین با نامهای پرابهت: ارباب حلقهها: یاران حلقه/ دو برج/ بازگشت شاه
- و یا آثار فانتزی حماسهای جرج آر آر مارتین: بازی تاج و تخت
-
در انتخاب نام داستانهای سورئالی وسواس داشته باشید. روایتها در داستان سورئال به خودی خود عجیب و ناممکن هستند، پس اسمهای ناممکن نیز خلق کنید. میتوانید از تناقضِ مفاهیم کمک بگیرید. و یا رنگها و تاثیرات روانیشان را به کار ببندید.
مثلا:
- زردی شب/ آسمان پرتلاطم/ آینۀ سرخ/ دروغهای رنگین/ کاکتوس بخشنده
- و یا نامهایی مثل گربههای آدمخوار و یا شهر گربهها از هاروکی موراکامی
-
برای داستانهای سیاه و هولناک میتوانید از مفاهیم دلهرهآور و کلمۀ «سیاه» و «سایه» کمک بگیرید.
مثلا:
- نام رمان قطور «سایۀ باد» از کارلوس روئیث ثافون
- و یا داستانهای ادگار آلن پو که در بالا برایتان آوردم.
-
حتی نام یکی از تِرَکهای موسیقی حماسی را کپی کنید. (بیشتر الهام بگیرید)
مثلا:
- We are children of the stars
- The last moment of your path
- Return of the hero
- The sound of the angels
- The guardian of a fallen angel
- Who do you leave me alone now?
- Wings of destiny
- When we lost everything
- Remember the way of life
- Fall of the right, Rise of the darkness
- A new beginning
- How to build a light
یکی از کانالهای محبوب من در این سبک که حرفهای و قوی کار کرده است:
فیلترشکن خود را روشن کرده و از طریق لینک وارد یوتیوب شوید 🙂
-
میتوانید کمی حال و هوای طنز به نام داستانتان ببخشید. این شیوه برای داستانهای فانتزی سیاه جوابگو خواهد بود.
مثلا:
- مغازۀ خودکشی از ژان تولی/ مرگ در میزند از وودی آلن
در ضمن گشت و گذار برای یافتن ایده در pinterest را از یاد نبرید. برای خودتان لیست واژگان کلیدی داشته باشید تا در صورت لنگ ماندن کارتان، با همین واژهها خودتان را نجات بدهید. کلمات کلیدی یکی از راههای نجات شما در این مسیر است. کلماتی که فقط و فقط مختص حوزۀ خودتان میباشند. بعدا بیشتر دربارهاش توضیح خواهم داد. با این اوصاف اگر راه حلی یافتید که به انتخاب اسم کمکی خواهد کرد همینجا در کامنتها برایم بنویسید.
میتوانید مطلب «چطور داستانی در ژانر وحشت بنویسیم؟» را از اینجا بخوانید.