خبرنامه

با عضویت در خبرنامه، شما می‌توانید هرهفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی نوشته‌ام، دریافت کنید.

جدیدترین مطالب

آرشیو مطالب

دسته بندی

به عنوان یک نویسنده عاشق مخاطبت باش.

این‌ها را خطاب به خودم می‌گویم خواستی تو هم گوش کن:

با مخاطبتت ارتباط بگیر:

خودت را به حماقت نزن بچه، تا با مخاطبانت ارتباط نگرفتی رهایشان نکن. دقایقی وقت بگذار و چند خطی از خودت بنویس. آن‌وقت کمی به صفحۀ سایتت رنگ‌ولعاب بده و در سایت آپلود کن. خب اینکه شد «دربارۀ من» سایت؟ بله. تو برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبت نیاز داری تا این برگه را داشته باشی. پس از خر شیطان پایین بیا و ایمیلت را هم بگذار. یک ایمیل کاری و با اسم حقیقی به هیچ کجای دنیا ضرر نمی‌رساند. آن لامصب را بساز!

 

در ارتباطت تداوم داشته باش:

بگذار به عنوان یک نویسنده راه‌های ارتباطی‌ تو با مخاطب‌ دائمی باشد. نمی‌توانی در انزوای خودت باقی بمانی و انتظار پیشرفت داشته باشی. جنگولک‌بازی‌های انزواطلبی را بگذار برای تایم‌های خلق اثر و برای شناخت مخاطب‌هایت زمان بخر. بگذارش در برنامۀ روزانه‌ات و برایشان نامه بنویس. پای حرف‌هایشان بنشین و خودت را همه‌چیزدان تصور نکن. به دردهایشان از جهان نوشتن گوش بده و بگذار هرچه که دل تنگشان می‌خواهد بگویند.
مگر تو سایت نزده‌ای که این نوشته‌های کج‌ومعوجت را منتشر کنی و هرازگاهی نیمچه کامنتی بگیری؟ مگر نمی‌خواستی که آدم‌های شبیه به خودت را بیابی؟ پس این دو برگه را در سایتت جدی بگیر. آخ از دست توِ حواس‌پرت. منظورم برگه‌های «دربارۀ من» و «ارتباط با من» است. مخاطب حق دارد که تو را بشناسد و تو هم حق داری که به عنوان دوست همراهی‌اش کنی.

 

هرازگاهی تجربه‌هایت را رایگان در اختیار مخاطبت بگذار:

 بگذار آن تجربه‌های پوسیده و کهنه‌ات در مسیر نوشتن به درونشان سرایت کرده و طعم تلخ و شیرین نویسندگی را خودشان بچشند. بگذار آن عشق درونت فوران و مستقیماً به درون ریه‌هایشان نفوذ کند. خودشان را به خودشان نشان بده و تک‌تکشان را مهم بدان. نه آنکه مدام مَن مَن کنی و به زور چیزی در کله‌اشان فرو. زور و نصیحت در مغز خودت هم نمی‌رود چه برسد به آن طفلی‌ها.

«دیل کارنگی» در کتاب «آیین دوست‌یابی و چگونگی نفوذ بر دیگران» می‌گوید:

اگر نویسنده مردم را دوست نداشته باشد مردم هم داستان او را دوست نخواهند داشت.

 

یادداشت‌های مرتبطی که شاید بدردت بخورد: «پیشنهاد‌هایی به خودم که شاید دردی را دوا کنند!»«زندگی به سبک وابی سابی»«نویسنده‌ها چطور رنج می‌کشند؟»

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook

ارسال دیدگاه

4 پاسخ

  1. درود. در سایت شاهین کلانتری کامنتی نوشته بودید، از کامنت خوشم اومد و به سایتتون سر زدم، سایت‌تون واقعا دل‌چسب و مطالب‌تون زیباست، با قدرت ادامه بدید و ما را از نوشتارتون محروم نکنید.

    1. سلام و درود به شما🌱💫
      باعث افتخار منه که حضورتونو تو سایت دارم.
      متشکرم بابت نگاه دقیقتون.
      به روی چشم.
      با خودم عهد بستم هرچه در توان دارم رو به پای “نوشتن” بریزم. و امیدوارم که این طفل کله‌شق و بازیگوش تو این مسیر دست دیگران رو هم بگیره و کمکی برای بقیه باشه. (:

  2. اصلا اگر نویسنده انزواطلب باشد، نویسنده نیست، بهتر است اون رو عارف و درویش در غار صدا کنند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.