در بسیاری از موارد افردا خودشان تصمیم میگیرند خلاق نباشند.
از کتاب خودباوری در خلاقیت
این جمله را که با هایلایت صورتی رنگ در این کتاب جذاب آمده است میخوانم و آه میکشم.
نویسنده بالاتر از این هایلایت گفته است:
وقتی کودکی خودباوریاش در خلاقیت را از دست میدهد، تأثیرش میتواند بسیار عمیق باشد.
در جای دیگری از کتاب گفته شده:
منشأ برچسب غیرخلاق زدن به خودمان، فراتر از ترس مورد قضاوت قرار گرفتن است. با قطع بودجۀ هنر در مدارس و اهمیت یافتن امتحانات تستی، خلاقیت نیز در مقایسه با دروس اصلی سنتی مانند ریاضیات و علوم کمارزشتر شده است.
تأکید این دروس بر روشهای تفکر و حل مسئلهای است که فقط یک پاسخ دقیق و درست دارند. درحالیکه بسیاری از چالشهای دنیای واقعی قرن بیست و یکم نیاز به روشهایی متنوعتر دارند.
از من بپرسی چه روشی بدونشک پس از به باد ناسزا گرفتن مدارس با آن شیوههای قدیمی و بیخاصیتشان، تفکر واگرا را پیشنهاد میکنم. طرز فکری که تو را برای انتخاب گزینههای بیشتری ترغیب میکند تا گزینههای از پیشتعیین شده و پوسیده.
اگر میخواهی از شر هرآنچه که در مغزمان کاشته اند خلاص شوی یاد بگیر تفکری واگرا داشته باشی.
میخواهی ریسک کنی و تجربههای جدید را به زندگیات بیاوری؟ خلاقیتت را چندین برابر کنی؟ گوربابای باورهای پوسیدۀ همگرا. واگرامحور فکر کن.
اما یادت باشد که به وقتش به تفکر همگرا نیز نیازمندی. درست در تصمیمگیریهای منطقی و شرایط دو دو تا چهارتایی. پس هردو رو بشناس و به وقتش از آنها بهره ببر.
هوممم… هنوز هم در تفکر واگرا شک داری؟ این کتاب صورتی رنگ و عجیب را به تو پیشنهاد میکنم. کتابی که حاصل ریسکها و شجاعت دو برادری است که درست برخلاف آنچه که میگفتند عمل و درنهایت مدرسۀ طراحی را خلق کردهاند.
من و دیوید هر دو میدانیم این مشاورهها چه حسی به انسان میدهد. زمان دانشآموختگی از دبیرستان، مشاورانمان به ما گفتند باید نزدیک آکرون در اوهایو بمانیم و برای شرکتهای لاستیکسازی کار کنیم. تصور میکردند به دلیل اینکه اهدافمان فراتر از تفکرات متداول است، خیالپرداز هستیم. اگر توصیۀ آنها را گوش میدادیم، آیدیاو و یا همان مدرسهی طراحی نیز امروز وجود نداشت.
از متن کتاب خودباوری در خلاقیت، صفحۀ ۸۲
مقالۀ مرتبط:
یادداشتهای مرتبط: «هنرمند سایهوار» – «رابطۀ دوشگرفتن با خلاقیت در نویسندگی» – «میخواهی در نوشتن داستان خلاق باشی؟ هنرمندانه دزدیدن را یاد بگیر!»
2 پاسخ
محدثهی عزیزم از آنجایی که من هم به موضوع خلاقیت علاقهمند هستم این پست نظرم را خیلی به خودش جلب کرد. در مورد تفکر واگرا باید بگویم چیز زیادی نمیدانستم و لینکی که در پست جا داده بودی مسئله را برایم واضحتر کرده و حالا من هم تا حد زیادی با تو هم نظرم که هم تفکر واگرا و هم تفکر همگرا را باید یاد گرفت و روی هر دو سرمایه گذاری کرد.
عزیزدلی دختر. نوشجانت. پیش به سوی چالش، پیش به سوی تفکر واگرا، پیش به سوی خلاقتیت. (ایموجی ذوقمرگی)