خبرنامه

با عضویت در خبرنامه، شما می‌توانید هرهفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی نوشته‌ام، دریافت کنید.

جدیدترین مطالب

آرشیو مطالب

دسته بندی

آرشیو

هرگز خواستار نامیرایی‌ات نبودم!

از فرط خوشحالی دست‌هایم از شیشۀ نیمه‌باز ماشین آویزان مانده است درحالی که نمی‌دانم راننده‌ی این ماشین کیست. تکه‌های باریکی از نور پوست صورتم را لمس می‌کند و سپس درمیان شاخه‌های درختان پنهان می‌شود. شبیه تصویریست که بارها‌ و بارها باهم دیده‌بودیم. تصاویری رنگارنگ از

ادامه مطلب »

آنچه که به‌درد تو خواهد خورد، پشیزی برای من نمی‌‎ارزد!

راستش نمی‌دانم که تابه‌حال در سایت از این موضوع حرفی به میان آورده‌ام یا نه اما می‌دانم که دغدغۀ شخصی من نیز در اوضاع درهم‌و‌برهم این روزهایم است. پس پشت سیستم می‌نشینم و برایتان از نسخه‌های شخصی زندگی‌ام می‌نویسم. نسخه‌هایی که به‌احتمال زیاد به‌دردتان نخواهد

ادامه مطلب »

هیچ‌وقت آرزو نکن که وارد ذهن من بشی!

موسیقی‌ای که موقع خواندن این داستان کوتاه می‌توانید گوش بدهید (Marauders-Dos Brains) باد سرد وحشیانه از پشت‌سرم، درست از پشت پرده‌های ضخیم اتاق، بر پس گردنم هجوم می‌برد و سپس موهای خیسم را که زیر آن کلاه حمام کپه‌شده، مورد حمله قرار می‌دهد. اما من

ادامه مطلب »

روایت اول به تاریخ ۱۴۰۱/۱/۳

موسیقی دلخواهم را پلی می‌کنم و درحالی که به سختی پلک‌هایم را باز نگه می‌دارم تا خوابم نبرد بر روی کلمات تایپ‌شده خیره می‌مانم. نفس‌های عمیقی می‌کشم و می‌گذارم گرمای تنم از سوراخ‌های بینی بیرون برود و در هوای سرد اتاق حل گردد. به کتاب‌های

ادامه مطلب »

لذات فراموش‌شده

آه می‌کشم و خودم را درمقابل صفحۀ سفیدی از ورد می‌یابم که به من زل زده است. گزگزی خفیف در گردنم احساس می‌کنم که پس از دو سال به سراغم آمده. به آن فکر می‌کنم که چه خواهد شد؟ آن ماه‌هایی که مشتاقانه برایشان برنامه

ادامه مطلب »

راهکاری عجیب برای درمان اهمال‌کاری پدرسوخته

آنچه مرا از درون می‌خورد و انرژی‌ام را می‌مکد بدون‌شک انفعال است. انفعالی ناگهانی که گاهی مرکتبش می‌شوم. همچون جرمی سنگین که توان پرداخت بهایش را ندارم. انفعالی که به کار نکردن گره خورده‌است. باید کار کنم. این جمله را می‌گویم و چشمانم از خستگی

ادامه مطلب »

به داستان ترسناکت چاشنی طنز بیفزا

آری بعد از مدت‌ها به سایت بازگشته‌ام و حالا دارم دربارۀ موضوعی صحبت می‌کنم هیجان‌انگیز و البته مهم. خوب به من گوش بده و کاغذ و قلمت را بردار. می‌خواهم تو را به سفری خیالی ببرم. تصور کن تو نویسنده‌ای هستی که قصد دارد داستان

ادامه مطلب »
مظنون خیابان ۱۳ شمالی-داستان کوتاه
داستان

مظنون خیابان ۱۳ شمالی

سلام مِیا[۱]، کِیت[۲]هستم. ظاهراً خونه نبودی و تلفن رفت رو پیغام‌گیر. فکر کنم ۱۲ بار زنگ زدم. لطفاً هر وقت رسیدی خونه با همین شماره تماس بگیر. *** -چی شده باز زنگ زدی؟ -آخ خدایا میا دلم هزار راه رفت. خوبی؟ -دلت هزار راه رفت؟

ادامه مطلب »
کلاغ بی‌سر
رمان «کلاغ بی‌سر»

کلاغ بی‌سر-فصل دوازدهم

دوازدهم-کیت (فصل پایانی) اگر فصل‌های  قبل رمانِ «کلاغ بی‌سر» را نخوانده‌اید، می‌توانید با کلیک روی لینک‌های زیر فصل‌های قبلی این رمان را مطالعه کنید. کلاغ بی‌سر-فصل اول کلاغ بی‌سر-فصل دوم کلاغ بی‌سر-فصل سوم کلاغ بی‌سر-فصل چهارم کلاغ بی‌سر-فصل پنجم کلاغ بی‌سر-فصل ششم کلاغ بی‌سر-فصل هفتم

ادامه مطلب »
کلاغ بی‌سر
رمان «کلاغ بی‌سر»

کلاغ بی‌سر-فصل یازدهم

یازدهم-کیت اگر فصل‌های  قبل رمانِ «کلاغ بی‌سر» را نخوانده‌اید، می‌توانید با کلیک روی لینک‌های زیر فصل‌های قبلی این رمان را مطالعه کنید. کلاغ بی‌سر-فصل اول کلاغ بی‌سر-فصل دوم کلاغ بی‌سر-فصل سوم کلاغ بی‌سر-فصل چهارم کلاغ بی‌سر-فصل پنجم کلاغ بی‌سر-فصل ششم کلاغ بی‌سر-فصل هفتم کلاغ بی‌سر-فصل

ادامه مطلب »