خبرنامه

با عضویت در خبرنامه، شما می‌توانید هرهفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی نوشته‌ام، دریافت کنید.

جدیدترین مطالب

آرشیو مطالب

دسته بندی

آرشیو

راهکاری عجیب برای درمان اهمال‌کاری پدرسوخته

آنچه مرا از درون می‌خورد و انرژی‌ام را می‌مکد بدون‌شک انفعال است. انفعالی ناگهانی که گاهی مرکتبش می‌شوم. همچون جرمی سنگین که توان پرداخت بهایش را ندارم. انفعالی که به کار نکردن گره خورده‌است. باید کار کنم. این جمله را می‌گویم و چشمانم از خستگی

ادامه مطلب »

به داستان ترسناکت چاشنی طنز بیفزا

آری بعد از مدت‌ها به سایت بازگشته‌ام و حالا دارم دربارۀ موضوعی صحبت می‌کنم هیجان‌انگیز و البته مهم. خوب به من گوش بده و کاغذ و قلمت را بردار. می‌خواهم تو را به سفری خیالی ببرم. تصور کن تو نویسنده‌ای هستی که قصد دارد داستان

ادامه مطلب »

آه سایت دلبرم؛ سلام به تو!

آه سایت دلبرم. چه غریبانه تنهایت گذاشتم و تو را به امان خدا رها کردم. می‌دانی چند روز است که جز روزهای پنجشنبه به سراغت نیامده‌ام؟ اما بیا و از من دلخور نشو دلبر صبور من. می‌دانم که می‌خواهی سر به تنم نباشد. اما در

ادامه مطلب »

دست از سر چیست‌ها بردار و از چگونگی بگو.

درست در لابه‌لای حرف‌هایش بود که متوجه این جمله شدم: «چرا ما مدام چسبیده‌ایم به چیست‌های زندگی و چگونگی را فراموش کرده‌ایم؟» در آن لحظه خندیدم و دست‌آخر آب بینی‌ام را بالا کشیدم. به تمام چیست‌هایی فکر کردم که تا به‌الان متعصبانه به آن‌ها چسبیده

ادامه مطلب »

تئوری لذت‌های بچگانه

با خودم فکر می‌کنم که چطور ممکن است؟ چطو در دوران کودکی آن‌قدر پرهیجان و پرشور به خواندن کتابی مشغول می‌شدم درحالی که حتی نمی‌دانستم برایم چه فایده‌ای خواهد داشت؟ چطور دیوانه‌‌وار به کشیدن نقاشی‌ای ادامه‌ می‌دادم که گاهی کیفیتش به لعنت خدا هم نمی‌ارزید؟

ادامه مطلب »

دانسته‌هایت را شخصی‌سازی کن.

مدام کتاب‌ها را زیرورو می‌کنی بلکه چیزی از مطالبشان گیرت بیاد و تو را از این باتلاق نجات بدهد. به یادداشت‌های آن روزت سر کلاس رجوع می‌کنی. لعنت. همه را فراموش کرده‌ای. به یاد حرف مربی‌ات می‌افتی و به خودت لعنت می‌فرستی که چرا نمی‌توانی

ادامه مطلب »

با استعداد یا پرتلاش؟

مامان لباس‌های خشک‌شده را دانه‌به‌دانه تا می‌کند و آن‌وقت هرکدام را در دسته‌های مشخصی قرار می‌دهد. شلوارها روی شلوارها و تیشرت‌ها روی تیشرت‌ها. نفس عمیقی می‌کشم و می‌گویم: «اگه تو دوران مدرسه به جای گفتن آفرین دختر با استعدادم ما را دختر پرتلاشم خطاب می‌کردند

ادامه مطلب »

گاهی فقط این تو هستی که مانع پیشرفت خودت می‌شوی.

باز هم به سراغت می‌آید و برایش هیچ تفاوتی ندارد که در اوج لذات زندگی‌ات باشی یا در میان سیاهی عمیق آن زخم‌های غم‌آلود. راست می‌آید و می‌نشیند روی شانه‌هایت. روحت را خراش می‌دهد و چشمانت را خیس می‌کند. آنجاست که می‌خواهی برای رهایی در

ادامه مطلب »

مواظب بهانه‌گیری‌های بی‌سروته‌ات به وقت بیکاری باش!

یک تکه از آن کتاب را می‌خوانم و درحین خواندنش به یاد آن کلیپ امیرعلی می‌افتم. کلیپ این عکاس دوست‌داشتنی و کاربلد عجیب مرا به سکوت فرو برد. کلیپی که امیرعلی در آن قصد داشت از حسرت‌هایی بگوید که حکم مرگ روحمان را دارند. حسرت‌هایی

ادامه مطلب »

با ۱۰ درصد باقی‌ماندۀ زندگی‌ات چه خواهی کرد؟

شارژ گوشی‌ام ۱۶ درصد است. نمی‌دانم این‌بار از آن ۱۶ درصد‌هایی نصیبم می‌شود که هفت جان دارد و هرچه ازش کار می‌کشی طوریش نمی‌شود یا از آن نازک‌نارنجی‌هایی که به ۱۵ نرسیده پله‌ها را دو تا دو تا پایین می‌دود تا تمام شود؟ اما هرچه

ادامه مطلب »